آرین آرین ، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

آرین

تولد 5 سالگي

امروز تولد آقا آرينه صبح وقتي كه از خواب بيدار شد گفت مامان تولدمه امروز سلام و صد تا سلام به روی زیبا تر از ماه پسر قند عسلم خوبی عزیز دلم بازم مامانی تنبل دیر اومد تا برات خاطرات قشنگت رو ثبت کنه به بزرگواری خودت این مامان تنبل رو ببخش عزیز دلم .                                         پسر گلم تولدت مبارك ...
8 فروردين 1394

عيد 94

تحويل سال ما شمال خونه مادر جون بوديم تا ساعت 2 شب مامان ياسي و زن دايي مزده كه اولين سالي بود كه عروس ما بود و مادرجون بيدار بودند وهمه يكي و دو ساعتي خوابيدن وبعداز تحويل سال خوابيديم وصبح رفتيم خونه باباجون عمو امير هم  و عمه اكرم هم آنجابود هواي شمال همش باروني بود فقط دو روزهوا خوب بود كه يه روزرفتيم  بندرانزلي دريا و يه روزرفتيم قلعه رودخانه با  پسر خاله ويونس وياسر ونهار رفتيم خونه عزيز همه آنجا بودن و همه با هم واليبال بازي كرديم...
8 فروردين 1394

اسفند93

رونوشت1: 19 بهمن بله برون دايي ياسر و 23 بهمن جشن عقدكنان دايي ياسر بود رفتيم شمال پره سر رونوشت 2:‌دوم اسفند 93 آرين ومامان ياسي از طرف اداره مامان رفتيم مشهد به پابوس آقا يه اردوي 4 روزه از دوم تا 6 با قطار با 200 نفر كارواني رفتيم مشهد ساعت 12 شب بليط داشتيم بابا اصغر مارا برد راه آهن وساعت 9 صبح رسيديم مشهد ويه روزسرد زمستاني كه برف مي باريد وبعد از نهار آقا آرين اصرار داشت كه بره حرم وتصميم گرفتيم نماز مغرب حرم باشيم آقا آرين هم نماز خوندو شديدا برف مي باريد آرين تو بقل مامان بود وچادررا دور آرين پيچيده بودم كه سردش نشه فوق العاده سرد بود .... روزسوم رفتيم امامزاده ياسر وناصر وآنجا آرين شيپور خريده بود وبعدازآن رفتيم الماس شر...
8 فروردين 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرین می باشد